Quantcast
Channel: حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه

ای خسته از جماعتِ غرقِ ریا حسین

$
0
0

تقدیم به مظلوم ترین آقا... 
تقدیم به اربابم حسین ابن علی(ع)... 
ای خسته از جماعتِ غرقِ ریا حسین 
ای دل بریده از همه ی رنگ ها حسین 

بر قتلِ تو فقیهِ دروغین بداد رأی 
ای کشته ی شیوخِ مقدس نما حسین 

سَمتِ تو از تمامی مردم فراری ام 
ای با غریب های جهان آشنا حسین 

ای بی کفن رها شده ی دشتِ کربلا 
ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین 

در حقِ دشمنانِ خودَت هم تو سالها 
کردی به جای لعنت و نفرین دعا حسین 

امیدِ عابدان شده بعد از نماز حج 
امیدِ عاشقان شده بعد از خدا حسین 

آری برای یاری او استخاره ها 
کردند مومنان و نماندند با حسین 

معیار اگر که پینه ی پیشانی است و ریش 
تنها نبود این همه اربابِ ما حسین 

ننگا به ما که بی ادبانه برایمان 
گشته خلاصه در عطش و کربلا حسین 

من از حسینِ مُختَصِ هیئت گریختم 
از این حسین راهِ زیادیست تا حسین 

او را اگر که زنده شود باز می کُشند 
یک عِدّه زاهدانه و با ذکرِ یاحسین! 

ای کشته ی حسادت دنیا حسین جان 
ای تشنه ی مُقطَع الاعضا حسین جان... 


محسن کاویانی 

حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه

ﺍﻓﺘﺎﺑﯽ ﻧﻮﺭ ﺍﻓﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ

$
0
0
ﺍﻓﺘﺎﺑﯽ ﻧﻮﺭ ﺍﻓﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ
ﻭﺯ ﺗﺠﻠﯽ ﻫﺎ ﻧﻤﯽ ﺍﺳﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ
ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﭼﺸﻤﻪ ﭼﺸﻤﻪ ﻧﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﻭﺷﻨﯽ
ﺑﻮﺩ ﺟﺎﺭﯼ ﻋﻄﺮ ﺻﺪ ﻫﺎ ﺭﻭﺩ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ
ﺩﺭ ﺳﮑﻮﺕ ﺗﻠﺦ ﺍﻥ ﻭﺍﺩﯼ ﮔﻞ ﺍﻓﺸﺎﻧﯽ ﮔﺮﻓﺖ
ﺳﺒﺰ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻧﻐﻤﻪ ﯼ ﺩﺍﻭﻭﺩ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ
ﻭﻗﺖ ﻗﺮﺍﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺶ ﯾﮏ ﻋﺮﺵ ﺍﺯ ﺣﻮﺭ ﻭ ﭘﺮﯼ
ﭘﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﻣﺪ ﺑﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ
ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺯﯼ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺷﺖ ﻋﻄﺶ
ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﻭﺝ ﺑﻼ‌ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ
ﺑﺎ ﮔﻠﻮﯼ ﺳﺮﺥ ﻣﻨﺸﻮﺭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﺳﺮﻭﺩ
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺧﻮﻥ ﻭ ﺍﺷﮏ ﻭ ﺩﻭﺩ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ
ﭼﺸﻢ ﺗﻨﮓ ﻋﻘﻞ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻭﺳﻌﺖ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻋﺸﻖ
ﺍﻟﺘﻘﺎﯼ ﺷﺎﻫﺪ ﻭ ﻣﺸﻬﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ
ﺟﺒﺮﯾﻞ ﺍﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺑﻬﺖ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﺭﻭﺡ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ .ﻋﯿﺴﯽ .ﻫﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ

حمید کریمی

حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه

پرسد ز من دلم که چرا گشته تر ورق

$
0
0

#بسم_الله_الرحمن_الرحیم 


یا امیرالمومنین علی سلام الله علیه



پرسد ز من دلم که چرا گشته تر ورق

اشکم چکیده از غم نام تو بر ورق


نام تو را نوشتم و دیدم به چشم دل

کز هیبت حروف تو شد منکسر ورق


گفتم به صفحه ای که مزین به نام توست

طعنه به زر بزن که می ارزی به زر، ورق


گفتند اهل دوزخم و نذر کرده ام

گردم سگ سرای تو برگشت اگر ورق


یا مرتضی نوشتم و اصلا بعید نیست

جان مرا به هاویه باشد سپر ورق


هر صبح از مربع نام تو شمس ریخت

شد منظر سپهر نظر هر سحر ورق


عالم فدای ساحت تحریر "یا علی"

ای جان شرار گیر نگیرد شرر ورق


عارف به سادگی مگذر از کنار ما

گنجینه ای ز راز نوشتیم در ورق


عاشق رکوع کن که کتاب خدا شوی

تا می شود برای قلم از کمر ورق



جعفر ابوالفتحی



پایگاه اطلاع رسانی اشعار جعفر ابوالفتحی

www.neyjaf.ir


حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه

بنویس زان روایت سر تا به پا عرق

$
0
0

یا امیرالمومنین یا علی سلام الله علیک




بنویس زان روایت سر تا به پا عرق

دل رفت سوی نِی جَف و برگشت با عرق


غافل از اینکه موقع دیدار روی او

می ریخت از تن همه ی انبیا عرق


انگشت خشک کام قلم خشک صفحه تر

تحریر حیدر است و به وجه هجا عرق


گفتم دوباره می شکنم قبح راز را

بیرون ز پرده کرد حیای مرا عرق


هرکس مرا چو دید زیارت قبول گفت

رازی نمانده که نکند برملا عرق


گفتم برای ذبح من آسوده تیغ گیر

خون هست تا به پای تو ریزم چرا عرق


ذبحم نما ببین که مدام است خجلتم

جاری شود ز روی من سر جدا عرق


ما خیس شرم آمده و خیس می رویم

کو آن کسی که گفت ندارد بقا عرق


برخیز و تاج حکم به سر کن که جای اشک

ریزیم در تلاطم روز جزا عرق



جعفر ابوالفتحی


پایگاه اطلاع رسانی اشعار جعفر ابوالفتحی

www.neyjaf.ir


حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه

انقَدر بر من اضطراب نده

$
0
0
یا علی اصغر سلام الله علیه

انقَدر بر من اضطراب نده
من صدایت زدم جواب نده...

انقدَر این من پر از غم را
با رگ پاره ات عذاب نده

دهمت به رباب یا که به خاک
تو به من حق انتخاب نده

تشنه ی بوسه از لبت هستم
به لبم وعده ی سراب نده

می روی از برم برو اما
رفتنت را فقط شتاب نده

با خودم گفتم ای حسین اصلا
آتشی بر دل کباب نده

درّ نایاب را بیا دیگر
تو به دست کسی مذاب نده

آن علی را به آن رباب بده....
این علی را به این رباب نده

ای رباب اصغر خیالی را
بین این گاهواره تاب نده


جعفر ابوالفتحی




پایگاه اطلاع رسانی اشعار جعفر ابوالفتحی

www.neyjaf.ir


حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه