Quantcast
Channel: حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
Viewing all 4235 articles
Browse latest View live

دلِ ما، شيفته‌يِ سبزِ «بهار» است، عزيز! بي رُخ‌اش، باغِ جنان نيز، نَزار است، عزيز! مدتي هست ك

$
0
0

 

دلِ ما، شيفته‌يِ سبزِ «بهار» است، عزيز!
بي رُخ‌اش، باغِ جنان نيز، نَزار است، عزيز!

مدتي هست كه دَم مي‌زني از نامِ «بهار»
نكند «طعمه‌يِ» گيرايِ شكار است؟ عزيز!

اگر اين شائبه‌يِ «طعمه»، حقيقت باشد
قلبِ آن ماه، بدان! تحتِ فشار است، عزيز!

حرفِ حق، تلخ نباشد مگر آن حرفي كه
بويِ باطل بدهد! گرد و غبار است، عزيز!

گيرم آن گريه‌يِ تو بر سرِ تابوت، به جا!...
به غمِ دوست، دلت نيز دچار است، عزيز!...

اشك بر قامتِ رعنايِ «نِگارَت» از چيست؟
مُرده‌اي نيست در اين قبر! شيار است عزيز!

آن «بهاري» كه تو خواهي، همه‌اش پاييز است!
«ابرِ» مدّ نظرت، ابرِ نَبار است، عزيز!

مردِ خدمت نكند ميل به قدرت هرگز!
«رمزِ خدمت» نكند «ايل و تبار» است؟ عزيز!

نفسِ سركش، چه كم از توسنِ شيطان دارد؟
چاره‌يِ كار، «مهار» است! «مهار» است! عزيز!




عليرضا علي‌سليماني (قطره)
تهران- 22/12/1391
29 ربيع‌الثاني 1434 هـ . ق


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

اي كاش هميشه در كنارم باشي در حلقـه‌يِ عاشقي، نگـارم باشي خواهم زِ خدا، كه در شبِ اوّلِ قبر... «ي

$
0
0

 

اي كاش هميشه در كنارم باشي
در حلقـه‌يِ عاشقي، نگـارم باشي
خواهم زِ خدا، كه در شبِ اوّلِ قبر...
«يادِ عطشِ حسـين(ع) »...! يارم باشي


عليرضا علي سليماني (قطره)
تهران - 14/11/1391
21 ربيع‌الاول 1434


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

سرور آزادگان نور دو عین. / .-آن ذبیح کربلا یعنی حسین. آخرین حجت زاصحاب کسا./. پنجمین آ لا له

$
0
0

 

سرور آزادگان نور دو عین. / .-آن ذبیح کربلا یعنی حسین.

آخرین حجت زاصحاب کسا./. پنجمین آ لا له آل عبا.

چون بسر آمد زمام مجتبی./. آن مطهر. دومین کان سخا.

پرده از سر امامت باز کرد./. از ولایت با برادر راز کرد

پس حسین آن زاده بنت هدا./. جانشین مجتبی و مرتضی.

گشت سکاندار کشتی نجات./ .ناجی گاه حیات و هم ممات.

لیک ای اگه دلان .دنیای دون ./.گربیافتددست نا اهل زبون.

بگذرد بیدا دها از حد خویش./.خیل مظلومان وقلب ریش ریش.
از سر کینه جفا کار دنی ./. آتش افروز در دخت نبی.

بهر دنیا و مقام وحب جاه./.حرمت دین راشکست آن روسیاه.

دور ا فتا ده به دست بولعین ./. دشمن دین خدا مسند نشین.

کینه بدر واحد را بسته اند ./. بر فراز منبرش بنشسته اند.

ریشه این ظلم گر جویا شوید./.ازسقیفه نطفه اش نقش آفرید

آل طاها یاکه ناموس زمان./.روح ایمان زمین و آسمان.

فاطمه با حیدر وآل نبی./.خون دل خوردند از خصم شقی.

ای قلم بس کن حیا را پیشه کن./.ظلم تا عرش آمده اندیشه کن.

شرم کن اوراق و دفتر واگذار ./.حرمت آل الهی را پاس دار

دفترو چشم قلم در اشک و خون./.از غم جانکاه واندوه فزون.

اشک خون میریزد از چشم قلم ./.میزند از جانب زهرا رقم.

پس که گوید از دوعین فاطمه./. از حسن هم ازحسین فاطمه.

ازحسین آن شافع روز جزا./. آن شهید تشنه کرب و بلا.

آن عزیز فاطمه.معنای عشق./.کربلا دارد به سر سودای عشق.

تا یزید از آن امام عارفان./.بیعتش را خواست تا سازد عیان.

مصلحت آن دید تا هجرت کند ./.بیعت از جد نکوسیرت کند.

شد زیثرب جانب کعبه روان./.تا به مظلومان دهد درس عیان.

ناگهان آمد خطابی از خفا./ . خیز و بگذر از حج بیت خدا.

کعبه عشق تو ای سرباز عشق./.کربلا باشد بخوان آواز عشق.

زمزم حج تو نهر علقم است./.جامه ات امروز احرام غم است.

ای مسافر ای به خلقت برترین./.حج دیگر را به از این برگزین.

آن ولی و سید وسالار دین./ .عترت پیغمبر و فخر زمین.

ماهی افتاده در دشت بلا./ .خوش نوایی داشت اندر نینوا.

آن امانت دار اسرار ازل./.می سراید روز عاشورا غزل.

خون من گر ناجی دین منست./.سربداری راز آیین منست.

دین جدم گر بماند پایدار ./.سر به نیزه می نمایم بی قرار.

اینک ای شمشیرهای خشم وکین./.خون وسرآماده احیای دین.

یاراسماعیل ویحیی ومسیح./. یارماشد خوش بود باشم ذبیح.

با قیامم مرگ راآسان کنم./.همچو یحیی آسمان گریان کنم.

میدهم تاریخ را درس وفا./. پیش جانان می دهم سر ازقفا.

گرچه اینک بیکس و یاور منم./.دادگاه عدل را داور منم.

پاره تن آخرین حجت زدین./.می ستاند انتقام از مشرکین.

شیعیانم بگذرند ازجان وتن./.یاد من باشندوگوینداین سخن.

تا قیامت این شعار امت است.
وردشان هیهات من الذله است.


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

گمگشته کوی وفای زینب(س) عالمی گمگشته کوی وفای زینب است.....هر دلی دارد صفا مست صفای زینب است./

$
0
0

 

گمگشته کوی وفای زینب(س)


عالمی گمگشته کوی وفای زینب است....

.هر دلی دارد صفا مست صفای زینب است.

دردمندی امتیاز ساکنان شهر عشق.......

هرکه آنجا ساکن است دردآشنای زینب است.

کاروان عشق را دیدم که بعد از کربلا....

صف بصف چون درمکنون درقفای زینب است.

تشنگان معرفت را آب رضوان میدهند......

چشمه زمزم چو خواهی در منای زینب است.

دفتر عشق حسین .دارد جواز ثبت نام.......

گررضایت نامه میخواهی.رضای زینب است

سرگذشت قهرمانان رابسی خواندیم لیکن.........

سرور تاریخ سازان. مبتلای زینب است.

جان عزیز است وبه جانان دادنش بس نیکتر.......

هرکه باشد شیعه جان او فدای زینب است.

کشتی طوفان زده آید به شام از کربلا........

یک سری در نیزه یاران ناخدای زینب است.

توتیای چشم باشد خاک دشت کربلا...........

گریه بر زینب دوا وتوتیای زینب است.


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

ترکیب بند یاحسین با یا حسین سینه ی ما بی شکیب شد دل پر کشید حالت روحش عجیب شد سر زد ز مشرق گری

$
0
0

 

ترکیب بند یاحسین
با یا حسین سینه ی ما بی شکیب شد
دل پر کشید حالت روحش عجیب شد

سر زد ز مشرق گریه جنون و بعد
عاشق میان کوچه ی عاقل غریب شد

تا یا حسین حرف دل خسته مان بود
در بارگاه عرش خدا میهمان بود

لبیک یا حسین مرا برده کربلا
پیغام تشنگی رسد از دشت نینوا

احساس می کنم که دگر سخت مرده ام
دیدم به چشم آتش بر بال خیمه را

این یا حسین عاقبت عاشقان بود
آبی تر از حقیقت یک آسمان بود

ای کاش چاره ای به دل خون جگر کنم
تا پا به ‌پای آبله‌پاها سفر کنم

بر گوشهای زخمی پر خون بچه ها
من مرحمی شوم به تو جان را سپر کنم

بالای نیزه ها که جهان خون چکان بود
بانوی آب در غم او نوحه خوان بود

این کاروان مسافر تاریخ می شود
بر هر چه ظلم قاصد توبیخ می شود

سر مبدا تمام قضایای رنج و غم
آن قصه ی قدیمِ در و میخ می شود

عالم تمام منتظر آن زمان بود
مولای عشق منتقم داستان بود


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

هرجا که حقیقتی ست ابهامی هست پیش از طوفان ساحل آرامی هست بعد از باران سیل آسا حتما برخاستن جنگل ب

$
0
0

 

هرجا که حقیقتی ست ابهامی هست
پیش از طوفان ساحل آرامی هست
بعد از باران سیل آسا حتما
برخاستن جنگل بادامی هست!

****

لطفا گمشو! حرف نزن،فکر نکن!
حتی گاهی به خویشتن فکر نکن
هرچندشرایط خودت را داری
درهیچ شرایطی به من فکرنکن!

****



تا بوده همیشه به خودم باخته ام
آن کشتی پیر ِلنگر انداخته ام!
باید بپذیرم که خرابش بکنند
دنیایی را که در خودم ساخته ام!


****


گاهی شیشه هستم و گاهی سنگم
بی هیچ دلیل و منطقی دلتنگم!
مثل ِ سربازان پشیمان از جنگ!
با آن من ِ در مقابلم می جنگم!


****



شاید خوب است اگر که در تشویشم
روحی عاصی بدون جسم خویشم
- یک سایه چادری قدری بی ریخت!! -
من اینگونه به مرگ می اندیشم!



****



درساحل دریا به تو خواهم پیوست
درخواب پری ها به تو خواهم پیوست
این طوفان را اگر فقط صبر کنی
من امشب و فردا به تو خواهم پیوست!


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

قلب من شد مبتــلایت یا حسین عاشق صحن و سرایت یا حسین از خدا خواهم که روزی من شوم زائـــر کـ

$
0
0

 

قلب من شد مبتــلایت یا حسین

عاشق صحن و سرایت یا حسین

از خدا خواهم که روزی من شوم

زائـــر کــرب و بــلایـــــت یا حسین

کعبه هم گشته سیـه پوش شما

بر تـنـش رخـت عــزایت یا حسین

آرزو دارم نـــمـــــیــــرم تـــا شــود

جان مــن آخــر فـدایــت یا حسین

سـرمـه چـشــمـان بـیـمـارم شود

ذرّه ای از خــاک پـایــت یا حسین

زیر لب با خود چه نجـوا می کنی

روی نـی آیــد صــدایـت یا حسین

کـاش چــون حـرّ ریـاحــی عاقبت

قـسمـتم گــردد عنایت یا حسین

تا ابــد مـهـر تـو حـک شـد در دلم

تا دلـم شــد آشـنـایــت یا حسین

دوسـت دارم شـامـل حـالـم شود

در قـیـامت هـم دعـایت یا حسین

"سروده محسن زعفرانیه"


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

السلام علیک یا عباس بن علی (ع) تا امر امام منتخب می آید عباس علی «چشم به لب» می آ

$
0
0

 

السلام علیک یا عباس بن علی (ع)


تا امر امام منتخب می آید
عباس علی «چشم به لب» می آید
انگار نه انگار برادر هستید
آقا! به شما چقدر ادب می آید


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

زینب زنی شگفت، به نام محرم است این زن چقدر شکل قیام محرم است ! نامش همیشه حس عطش می دهد به شعر

$
0
0

 

زینب زنی شگفت، به نام محرم است

این زن چقدر شکل قیام محرم است !

نامش همیشه حس عطش می دهد به شعر

یادش درست، مثل سلام محرم است
در این همه شرنگ یزیدی که می وزد
شهد بهشتی است و به کام محرم است
او مرجع تمام سوالات عاشقی است
او امتداد راه امام محرم است
در مشک تشنه، عکس رخ یار دیده است
عمری است غرق شرب مدام محرم است
اصلا همیشه قصه به او ختم می شود
یک تن که نیست، بلکه تمام محرم است
یاللعجب چه حال غریبی نشسته است
در " ما رأیتُ..."ی که پیام محرم است !
#
زینب هنوز مانده و فریاد می کشد
در کار ِ نشر ِ نور ِ مرام ِ محرم است
" هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
او راز ِ سبز ِ ثبت ِدوام ِمحرم است ! "


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

السلام علیک یابن ام البنین (س) تو آینه علی نمایی عباس! اوصاف تو یک به یک خدایی عباس! تو شعر ب

$
0
0

 

السلام علیک یابن ام البنین (س)


تو آینه علی نمایی عباس!
اوصاف تو یک به یک خدایی عباس!
تو شعر بلند مادر با ادبت
در مدح علی مرتضایی عباس!


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

فلک بی تاب عشقی آتشین است منور آسمانها و زمین است چراغ روشن ماه شب افروز به حیرت از دو نور مه ج

$
0
0

 

فلک بی تاب عشقی آتشین است
منور آسمانها و زمین است

چراغ روشن ماه شب افروز
به حیرت از دو نور مه جبین است

مبارک بر همه میلاد صادق (ع)
که با میلاد پیغمبر قرین است

و صادق (ع) وارث علم پیمبر
از او بنیاد دانشگاه دین است

منزه طینت و خوی محمد (ص)
فروغ دین و قرآن مبین است

چراغ آسمان آفرینش
و بر دلهای ما نور یقین است

کلامش پرتو لطف الهی
زلال ترجمان یا و سین است

ملائک عاشق دیدار احمد
و نور دیدگان مسلمین است

و او در آفرینش قطب عالم
رسول صادق و پاک و امین است

فلک خم گشته در اکرام و تعظیم
که او تاج رسالت را نگین است

جهان خرم از این فرخنده میلاد
شمیم گلشن و خلد برین است

بیفکن پنجه در حبل الهی
که بی شک مصطفی حبل المتین است

نوشته بر رواق عرش با نور
میان انبیا والاترین است

زمین پرتو فشان از نور توحید
تمام آسمان محو زمین است


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

لالا لالا بخواب طفل سه ساله کـه ایـن وادی نـدارد گـاهـواره بخواب تا کـه نبـیـنی روز فـردا گ

$
0
0

 

لالا لالا بخواب طفل سه ساله

کـه ایـن وادی نـدارد گـاهـواره

بخواب تا کـه نبـیـنی روز فـردا

گــلــوی مــاه پـاره ،پـاره پــاره


***

لـالا لـالا گــل صـد بــرگ احـســـاس

بخــواب ای کــودک آرام و حـسـاس

بخـواب ای گل،درون خــیمـه گــاهـت

کنار خیـمه گاهـت ،هست عباس


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

لحظه ، لحظه ، از رخ دنيا نقاب افتاده است نقش يك " خون " روي قاب آفتاب افتاده است هاي ! اي گريان

$
0
0

 

لحظه ، لحظه ، از رخ دنيا نقاب افتاده است
نقش يك " خون " روي قاب آفتاب افتاده است

هاي ! اي گريان ملائك ! تازه فهميدم چرا
شأنتان روز نخستين در حجاب افتاده است

باز با پاي عبور از شرم اين بن بست ظلم
اسب خونين يال مغرب در شتاب افتاده است

رخ بپوشان مغرب حيران كه رو در روي اشك
بر پگاه ني، نگاه بوتراب افتاده است

«‌ ديده بگشا ، نقش انسان ماند با جامي تهي »
« سوخت لاله ، مُرد ليلي ، خشك شد سرو سهي »

رنگ و آب عشق ماند و آبروي آب رفت
گرچه روي آب ، رنگ ماهتاب افتاده است

در حضور همزمان ِ مهر و ايثار و ادب
قصهء آب و عطش از آب و تاب افتاده است

دست و بال مشك پر بود از خُم شهد شهود
مشك ، اينجا بي نياز از لطف ِ ........... ! !

قافيه با آب... هرگز... شعر من هم تشنه باد
آب ، خود ، در يك سراب بي حساب افتاده است

« ديده بگشا اي پس از سوءُ الغزا، حُسنُ الغزا »
« ديده بگشا بر عدم ، اي مستي ِ هستي فزا »

تا قیامت گرچه از پاييز كوتاه حسين
عرش و فرش و ماسوا در التهاب افتاده است

نور آن آموزه ها بر تارك تار زمين
هر زمان تا ساحل يوم الحساب افتاده است

نامتان ماناترين ، از يُمن ايمان شما
عشق را راهي در اين دار خراب افتاده است

« ديده بگشا بر ستم در اين فريبستان ، علي »
« شمع شبهاي دژم ، ماه غريبستان ، علي »


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

بشکفت گلی،سه بار از حنجره ات رویید، دمی ، بهار از حنجره ات با زخمه ی تیر، می نوازی غم را آو

$
0
0

 

بشکفت گلی،سه بار از حنجره ات

رویید، دمی ، بهار از حنجره ات

با زخمه ی تیر، می نوازی غم را

آویخته ای سه تار از حنجره ات



(2)


بر شانه ی خود ،دو بال پرپر دارد

در مشت،یک آسمان ،کبوتر دارد

خالی شو از این فرات تشنه ،ای مشک !

سقای تو قصد حوض کوثر دارد


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

از ظهر خون گرفته ی روز دهم نوشت از عشق ! از جفا ! همه را کلهم نوشت پنجاه سال قبل، پس از حجه الوداع

$
0
0

 

از ظهر خون گرفته ی روز دهم نوشت
از عشق ! از جفا ! همه را کلهم نوشت
پنجاه سال قبل، پس از حجه الوداع
هی از غدیر گفت و مرتب ز خم نوشت
از کورها نوشت و ز کرها نوشت و بعد
از دستهای بیعت ِ در شهر گم نوشت
تاریخ بوی دلهره میداد و با هراس
از اسب ها و آن بدن زیر سم نوشت
" دیدم که ماه را به سر نیزه برده اند"
این را پس از محرم شصت و یکم نوشت
"تاریخ" می نوشت و پر از اشک و آه بود
ذهنش پر از شهادت خورشید و ماه بود
یک کاروان ستاره ی زخمی دم غروب
بین ستاره ها قمری کاشف الکروب
قصد سرش ادامه ی طی الطریق بود
روی تن اش قیامتی از رد تیغ بود
آه از تو از حکایت گودال... بوی سیب
از عطر بی نظیر تن ات...عطر یا حبیب
از هر رگ بریده ی تو ماه می چکد
دریای ماه می شود این خاک عنقریب
این لاله های سرخ همه عاشق تواند
گشتند آشنای تو "یا حضرت غریب"
حالا بگو به زلف بلندت تکان دهند
تا لاله ها برای تو هر روز جان دهند
فریاد از دمی که برافتد نقاب ها
از آسمان به کل زمین ات نشان دهند
خورشیدها به لرزه بیفتند و کوهها
با بغض شان تمام جهان را تکان دهند
وقتی منجمان به تن ات خیره میشوند
باید به سینه ات لقب کهکشان دهند
تاریخ زیر خنده زد آن دم که شمرها
می آمدند تا قمرت را امان دهند !
حتی بهشت بی تو ندارد حلاوتی
تو کشتی نجات و چراغ هدایتی
وقتی سپاه فتنه تن ات را نشان گرفت
از نیزه ها حرارت عشقت امان گرفت
ای عشق ...این شهادت سرخ تو بود که
از زینب صبور تو حتی توان گرفت
از روی نی برای زمین استخاره کن
فکری به حال دختر بی گوشواره کن
با نیزه ها بگو به کجا می روی حسین؟
برگرد و زخم های تن ات را شماره کن
از ظهر خون گرفته آنروز ...تا به حال
طی شد هزار و سیصد و هفتاد و چند سال
بر ما چقدر بی تو محرم گذشت و رفت
از دیوها چه بر سر آدم گذشت و رفت
منصورهای عشق تو بالای دارها
آوار بمب ها ...خبر انفجارها......
هر روز روی نیزه سری گریه می کند
حتی برای عاقبت نیزه دارها...
یک عده در دعای فرج پیر می شوند
عجل فرج لــــــــ ِ حال دل بی قرارها
وقتی که باغ ها همه در خشکسالی اند
فرقی ندارد آمد و رفت بهارها
از ظهر خون گرفته ی تو غرق در شبیم
درگیر روضه های پریشان زینبیم
با چادر سیاه به میدان نشسته ایم
برعکس ِ هرزگی جهان، ما محجب ایم!
تو بی سری و ما سرمان روی تن ...حسین!
سر می دهیم تا که بدانی مودب ایم
+
دل می دهیم ما به تو.......سر می دهیم،عشق!
(آه از غروب کرب و بلا...از شب دمشق)


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

شاید روضه خوانی حضرت زینب(س) برای حضرت رباب(س) و بقیه کاروان: آه! اینجاست شروع سفرش، یادت هس

$
0
0

 

شاید روضه خوانی حضرت زینب(س)

برای حضرت رباب(س) و بقیه کاروان:


آه! اینجاست شروع سفرش، یادت هست؟
«نینوا... ماریه... نام دگرش...»، یادت هست؟

آه! اینجاست مناجات شب آخر او
حال نیمه شب و آه سحرش یادت هست؟

آه! اینجا پدر آسیمه سر از راه رسید
روی بگذاشت به روی پسرش، یادت هست؟

آه! اینجاست که او خواست علی اصغر را
گفتی آرام: «بیا و ببرش»، یادت هست؟

آه! اینجا به دل حرمله ها کار نکرد
خطبه خوانی علی و پدرش، یادت هست؟

آه! اینجاست که سیمرغ حرم سقا شد
لیک با آب زمین ریخت پرش، یادت هست؟

داغ جانسوز برادر به برادر که رسید
زیر آن بار دوتا شد کمرش، یادت هست؟

چون که می گفت : «خداحافظتان اهل حرم»
"طرز عاشق کشی" چشم ترش یادت هست؟

بی خبر از پسر فاطمه مضطر بودیم
ذوالجناح آمد و آمد خبرش، یادت هست؟

و همین جا وسط مهلکه ناگه دیدیم
جای خورشید نشسته است سرش، یادت هست؟


اربعین 1434


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

هیچ فرقی نمی کند تا کی، چشم دلدادگان به در باشد بی گمان دل به راه باید داد، حکم معشوق اگرسفر باشد

$
0
0

 

هیچ فرقی نمی کند تا کی، چشم دلدادگان به در باشد

بی گمان دل به راه باید داد، حکم معشوق اگرسفر باشد


می رود کاروان و آگاه است، مقصدش (قربة ً الی الله) است

تیر دشمن که می رسد بایست، سینه ی دوستان سپر باشد!


لحظه ای میهمان و گه مولاست،هر طرف بنگری حبیب خداست

اُف به دنیا اگـــر مقابل او، آتش جنگ شعـــــــــــله ور باشد


گرچه پا در رکاب آماده ست، نامه ها در پی اش فرستاده ست

غیرت کوفه می رود از دست، هر کجا حرف سیم و زر باشد!


می رسد لحظه ی نبرد اما، شرح این قصه در توانم نیست

"شور" وقتی که بیکران بشود، "شعر" بایست مختصر باشد!



می روم پای بیت هایــــــم را، بکشانم به دستـــــــه های عزا

نذر دارم که این غزل با من، چــــــــــارده قرن دربدر باشد!


راه ما تا حسین(ع) بسیار است، تا حسینیّه گر چه راهی نیست!

عمر ما وقف این شده ست انگار، چشممان پای روضه، تر باشد!


بی گمان کربلا فقط غم نیست، پرچم مشکی محّـــــــــرم نیست

یک جهان جان نداده تا امروز، بغض یک کوچه بارور باشد!


وای بر ما اگر ارادتمان، جز همین چنـــد جمله چیزی نیست:

ناله هایی کـــه با ریا بزنیـــــم، اشک هایی که بی اثر باشد...


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

زره پوشيده از قنداقه، بي شمشير مي آيد شجاعت ارث اين قوم است، مثل شير مي آيد به روي دست بابا آسم

$
0
0

 

زره پوشيده از قنداقه، بي شمشير مي آيد
شجاعت ارث اين قوم است، مثل شير مي آيد

به روي دست بابا آسمان ها را نشان كرده
چقدر آبي به اين چشمان بي تقصير مي آيد!

زبانش كودكانه است و نمي فهمم چه مي گويد
ولي مي خوانم از چشمش كه با تكبير مي آيد

به چيزي لب نزد جز آه از لطف ستم، اما
نمي دانم چرا از دست دنيا سير مي آيد!

جهاني را شفاعت ميكند با قطره ي اشكي
كه از چشمش تو گويي آيه ي تطهير مي آيد

الهي بشكند دست كماندار تو اي صياد
كه آهو برَه اي شش ماهه در نخجير مي آيد

چه زخمی خورده آیا بر کجای طفل شش ماهه!؟
كه با خون دارد از اين زخم بوي شير مي آيد!
مربع
بخواب اي كودكم، لالا...، كه سيرابت كند دشمن
بخواب اي كودكم، لالا...، كه دارد تير مي آيد


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

ارغوان داغ (اربعین) ای مسیر کاروانت تا ابد آیینه پوش ارغوان داغ تو زد در بهار سینه جوش رفتم

$
0
0

 

ارغوان داغ (اربعین)

ای مسیر کاروانت تا ابد آیینه پوش

ارغوان داغ تو زد در بهار سینه جوش

رفتم از دل تا بپرسم، قصه‌ی اندوه چیست؟!
این که در من شعله‌ها افروخته، از داغ کیست؟!

عشق و عقل آیینه‌سان، فانوس دل افروختند

اشک و مژگان، هر دو با هم در تماشا سوختند

وسعت اندوه را در داغ تو، اندازه نیست

این ارادت از ازل مانده، که رسمی تازه نیست

ای فدای لحظه‌های سرخ یادت زندگی

زندگی بی یادتو ،می افتد از تابندگی

با تو هر قومی بلند‌آوازه از بیداری است

بی تو، نام زندگی، محکوم ذلت‌واری است

اربعین تا اربعین ،صدقافله مهمان توست

معرفت جوی حریم عشق بی پایان توست

اربعین تا اربعین ،صد پیر با جابر قرین

با تو می گیرد به یاد اربعینت ، اربعین

باتو می گیردعزا همراه فرزندان،خلیل (ع)

باتو می گیردعزا همراه خاتم، جبرئیل (ع)

باتومی گیرد عزا،معصومه خلقت،بتول (س)

با تو می گیرد عزاهم، عترت آل رسول (ص)

باتو می گیرد عزا ، دراربعینت مرتضی(ع)

باتو می گیرد عزا، تا جلوه ی روزجزا

خیمه برپا کرده با یادت،غمین بانو، رباب (س)

می کند همراه زینب،هم دل عالم کباب

درشهودی آشکارا،جلوه گر ، ازمشرقین

آسمان پرمی شود از بانگ ذکر :یاحسین !

یاحسین و یاحسین، آهنگ دل ها می شود

سینه سینه، این نوا تا نا کجاها می رود
**
ای مسیر کاروانت تا ابد، آیینه پوش

نغمه ی تنهایی ات می آید ازمیدان به گوش
**

آنکه در شطّ فرات، از دست، خالی کرد آب

مهر تو در سینه اش بود از ازل، با بوتراب

شوق و ذوق اکبر و قاسم ،از انفاس تو بود

جلوه‌ی آیینه‌هاشان، عشق و احساس تو بود

جرعه ای از جام صبرت، حضرت زینب (س) چشید

لحظه ای حتی از او درماندگی دشمن ندید

غیرت مردان حق، ازحق آیین تو بود

هر چه بود آنجا، فقط آیینه‌ی دین تو بود

آنکه در میدان، به نام نامی ات تعظیم کرد

از شهادت در ره اندیشه ات، کی بیم کرد؟!

هفت ایوان فلک، هم قافیه با پله است

تا ردیف شعر، من «هیهات من الذله» است!

×××

سید علی اصغر موسوی


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

نذر حضرت زینب (س) نذر حضرت زینب (س): بار سنگین فراق عشق، پیرت کرده است صبرت ای روح بصیرت!

$
0
0

 

نذر حضرت زینب (س)

نذر حضرت زینب (س):

بار سنگین فراق عشق، پیرت کرده است
صبرت ای روح بصیرت! بی نظیرت کرده است
مثل دریا بودی اما در مسیر این سفر
تابش خورشید روی نی کویرت کرده است
در میان وامداران سقیفه باز هم
خطبه هایت ترجمانی از غدیرت کرده است
آه ای سرو سر افرازی که روی نیزه ها
رقص رأس سربلندی سر به زیرت کرده است
چیست رمز رؤیت "ألّا جمیلا"ی تو؛ چیست
رمز زیبایی که دنیا را اسیرت کرده است؟
تشنگی را برده ای از خاطرت زیرا که – آه –
اشک های کودکان از آب سیرت کرده است
...
نینوا با دردهایش سخت بر زینب نبود
"کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود"


منبع : http://harame-shah.rozblog.com
Viewing all 4235 articles
Browse latest View live


Latest Images

<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>