دیدم از دور اخا پیکرت افتاد به خاک
گونه ی راست خوش منظرت افتاد به خاک
لبه ی خنجر ملعون دهنش آب افتاد
شمر تا دید به میدان سرت افتاد به خاک
آمد و بال و پر خویش به خونت می زد
دید جبریل چو در خون پرت افتاد به خاک
تیغ ها بود که بالا و به پایین می رفت
تو نفس می زدی و خواهرت افتاد به خاک
آتش افتاد به لب های پیمبر تا دید
غرق خون بوسه گهش ... حنجرت ... افتاد به خاک ...
منبع : http://harame-shah.rozblog.com