یا کریم یا رب حسادت هست آنجائی که شیطان می شود پیدا و آنجائی که طاعت نیست عصیان می شود پیدا سیاهی

یا کریم یا رب

حسادت هست آنجائی که شیطان می شود پیدا

و آنجائی که طاعت نیست عصیان می شود پیدا

سیاهی ناگهان جای سپیدی را نمی گیرد

کپک در قسمتی از گوشه ی نان می شود پیدا

اگر در جمع خوبانی مراقب باش ای زاهد

به روی گوشت های پاک دندان می شود پیدا

اگر حیوانیت حاکم شده تو باز انسان باش

کنار خوی حیوانیست انسان می شود پیدا

چنین بی بند و باریها که نامش نیست آزادی

در این آزاد بودن هاست زندان می شود پیدا

اگر دنبال حق رفتی فقط ناحق نمی بینی

گهی مغداد ، گه بوذر، و سلمان می شود پیدا

بها دارد بهشتی که به ماها وعده داده اند

همیشه پیش دروازه دو دربان می شود پیدا

من و کوی کریمان و دو دست خالی و گریه

خدا را شکر چشم خشک  گریان می شود پیدا

غذاهای لذیذ هر گدا هر لحظه هر دفعه

درون سفره ی نان کریمان می شود پیدا

سروده جعفر ابوالفتحی