شد محشر کبری و حسین یار ندارد
ای شیر بخون خفته یل قافله برخیز
سر از تن یاران حسین چون که جدا شد
بر پا شده از آتش و خون ولوله برخیز
اکبر به زمین است ز بیداد ستمکار
اصغر شده پرپر ز شر حرمله برخیز
زینب نگران در پی سیمای حسین است
دشمن ز سر شور کند هلهله برخیز
چشمان سکینه شده گریان که عمو جان
بنگر که رقیه ز تو دارد گله برخیز
عباس علی شیر علمدار کجایی
آیین وفا را همه سرسلسله برخیز
منبع : http://harame-shah.rozblog.com