محکومیت آل سعود
وضو گرفته ام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زده ام تا كه از منا بنویسم
به استخاره نشستم كه ابتدای غزل را
ز مانده ها بسرایم ؟ ز رفته ها بنویسم ؟
نه عمر نوح نه برگ درختهای جهان هست
بگو كه داغ دلم را كی و كجا بنویسم ؟
مصیبت «عطش»و «میهمان كشی» و «ستم »را
سه مرثیهست كه باید جدا جدا بنویسم
چگونه آمدنت را به جای سر در خانه
به خط اشك به سردی سنگها بنویسم ؟
چگونه قصه ی مهمان كشی سنگدلان را
به پای قسمت و تقدیر یا قضا بنویسم ؟
منا كه برف نمی آید این سپیدی مرگ است
چسان ز مرگ رفیقان با صفا بنویسم ؟
خبر زتشنگی حاجیان رسید و دلم گفت :
خوش است یك دو خطی هم ز کربلا بنویسم :
نمانده چاره به جز اینكه از برادر و خواهر
یكی به بند و یكی روی نیزه ها بنویسم
نمانده چاره به جز گفتن از اسیر سه ساله
چه را ز ناله ی زنجیر و زخم پا بنویسم
به روضه خوان محل گفته ام غروب بیا تا
تو از خرابه بخوانی...من از منا بنویسم ....
حامد عسگری
منبع : http://harame-shah.rozblog.com