Quantcast
Channel: حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
Viewing all 4235 articles
Browse latest View live

حضرت زینب(س)-اربعین روزی که سر به کوه و بیابان گذاشتم بردم به دوش پیکرم و جان گذاشتم بانگ رحیل

$
0
0

حضرت زینب(س)-اربعین

 

روزی که سر به کوه و بیابان گذاشتم

 بردم به دوش پیکرم و جان گذاشتم

بانگ رحیل چون که شد از کاروان بلند

شوق وصال گشتم و هجران گذاشتم

بگرفتم از تو جان دگر ای مسیح عشق!

تا لعل لب به حنجر عطشان گذاشتم

در باغ لاله های تو داغ دلم شکفت

مرحم ز عشق بر دل سوزان گذاشتم

کردم به تن لباس صبوری گه سفر

امّا دریغ جسم تو عریان گذاشتم

پیمان عشق با تو چو بستم به کربلا

هستی خویش بر سر پیمان گذاشتم

سر گشته چون نسیم شدم در دیار شام

گنج ترا به گوشه ویران گذاشتم

از آب دیده تا دهمت شستشو حسین

جوئی برت ز دیده گریان گذاشتم

خورشید طلعتِ تو به نی کرد تا طلوع

سر از پی ات به ناله و افغان گذاشتم

بلبل صفت به گلشنِ از کین خزان تو

آوای غم به یاد بهاران گذاشتم

رفتم ولی ز قصه خود تا به روز حشر

«عنقا» صفت فسانه به دوران گذاشتم


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

حضرت زینب(س)-اربعین یک اربعین فراق و غـم و غصه و ملال هر لحظه‌اش گذشته به زینب هزار سال تو روی خ

$
0
0

حضرت زینب(س)-اربعین

 

یک اربعین فراق و غـم و غصه و ملال

هر لحظه‌اش گذشته به زینب هزار سال

تو روی خاک بودی و می‌زد چهل عروج

مرغ دلم بـه جـانب گـودال، بـال‌ بـال

قـرآن روی سینـۀ پیغمبـر خدا!

گشتی چرا بـه زیر سم اسب، پایمال؟

من دیده‌ام کتاب خـدا را به تشت زر

من دیده‌ام به نوک سنان وجه ذوالجلال

در شهر کوفه هر نفسم نهضتی عظیم

در شام بود هـر قـدمم صحنـۀ قتـال

از ضـرب تازیانـه و از جـای کعب نی

باشد بـه جای ‌جای تن خسته‌ام مدال

هجده ستاره کرد غـروب از سپهر من

هم بی‌ستاره ماندم و هم گشته‌ام هلال

وقتی طلوع کـرد رخـت نوک نیزه‌هـا

یاد آمدم ز صبـح و اذان گفتـن بـلال

ممکن نبـود بیشتر از ایـن کنند ظلم

بعـد از رسول، امت او بـا رسـول و آل

پـای سـر تو خنده و شـادی و هلهله

هرگـز به شهـر شام نمی‌دادم احتمال

در حیرتم کـه ماه محـرم چگونـه شد

بر اهـل کوفه ریختن خـون تو حلال؟!

«میثم!» از این مصیبت جان‌سوز، روز و شب

ماننـد شمع آب شـو و مثـل نـی بنال


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

حضرت زینب(س)-اربعین پایان گرفت این همه لحظه شماری ام یک اربعین گذشت ز چشم انتظاری ام یک اربع

$
0
0

حضرت زینب(س)-اربعین  

 

پایان گرفت این همه لحظه شماری ام

یک اربعین گذشت ز چشم انتظاری ام

یک اربعین گریسته ام، آب رفته ام

حالا به خون رسیده دو ابر بهاری ام

در چند گام مانده به قبرت بریده ام

این چند گامِ مانده می آیی به یاری ام؟

چِل شب برای دیدنت ای صاحب الزّمان

گرم نماز و گریه و شب زنده داری ام

سوغات کهنه پیرهن آوردم از سفر

شرمنده ام کنار تو از این نداری ام

بر نیزه خوانده ای به دل خاک هم بخوان

قرآن برای خواهرت ای تشنه قاری ام!

گر سر به زیر آمده ام داغ دخترت

گردیده است علّت این شرمساری ام


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

صدای خواهری می آید انگار غریب مضطری می آید انگار بجای مادری می آید انگار حسین دیگری می آید انگار

$
0
0

صدای خواهری می آید انگار

غریب مضطری می آید انگار

بجای مادری می آید انگار

حسین دیگری می آید انگار

 

به روی ناقه سوز و آه دارد

به سر سربند ثارالله دارد

 

نگو خواهر بگو یک دل شکسته

غرور در چهل منزل شکسته

دلش را فتنه باطل شکسته

سرش را چوبه محمل شکسته

 

خدایی گریه هایش گریه دارد

حسین سر جدایش گریه دارد

 

غمی دیرینه در احوال دارد

چهل روزه غم چل سال دارد

به دست شامیان خلخال دارد

شهیدی تشنه در گودال دارد

 

خدا صبرش دهد این روضه ها را

نبیندکاش دیگر کربلا را

 

همین جا حال و احوالش عوض شد

همین جا حال اطفالش عوض شد

همینجا  معجر و شالش عوض شد

همین جا ذبح ، اعمالش عوض شد

 

حسینش را همین جا سر بریدند

قتیل اش را همین جا پر بریدند

 

همین جا دخترش را می کشیدند

شبیه مادرش را می کشیدند

نه تنها معجرش را می کشیدند

همه موی سرش را می کشیدند

 

همین جا در بغل بگرفت او را

همین جا بوسه زد زیر گلو را

 

همین جا زیر و رو شد پیکر او

همین جا بوسه می زد بر سر او

همین جا بود آمد مادر او

همین جا سینه می زد دختر او

 

همین جا حرف حرف ملک ری بود

همین جا آفتابش روی نی بود

 

حسین جان خواهرت از شام آمد

ز شهر کوفه ی بد نام آمد

سرت بشکست و هی دشنام آمد

خودم دیدم که سنگ از بام آمد

 

به دست بسته تا شامات رفتم

دم دروازه ساعات رفتم

 

اگر چه خواهری نستوه هستم

اگر با دشمن ات چون کوه هستم

اگر بر کشتی ات چون نوح هستم

بجان مادرم مجروح هستم

 

خریدم غصه های بچه ها را

تمام ماتم کرب و بلا را

 

..... امانتدار بودم سعی کردم

برایت یار بودم سعی کردم

به شب بیدار بودم سعی کردم

گل ایثار بودم سعی کردم

 

تن اش با تازیانه سوخت آقا

دلم بر نازدانه سوخت آقا

 

مهدی صفی یاری


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

سید رضا موید-حضرت زینب سلام الله علیها-اربعین تا جسمِ سر جدای تو را دیدم ای حسین بر خویش از فراق

$
0
0
  سید رضا موید-حضرت زینب سلام الله علیها-اربعین

تا جسمِ سر جدای تو را دیدم ای حسین

بر خویش از فراق تو لرزیدم ای حسین

وقت جدایی از تو که با تازیانه بود

چون چشمه‎های زخم تو جوشیدم ای حسین

ما گام در طریق اسرات زدیم و حال

ختم رسالتی است که بگزیدم ای حسین

من زینبم که عشق تو بُردم به شهر شام

این راه را به پای تو پوییدم ای حسین

رفتم به شام بهر قیام دگر ولی

هر جا قدم نهاده خروشیدم ای حسین

نخلی که کاشتی تو به خون اندر این زمین

در شام و کوفه میوه از آن چیدم ای حسین

بودم اگر اسیر ولی مشت انتقام

بر فرق دشمنان تو کوبیدم ای حسین

دادم شکست دولت شب را که چون تو من

بنیانگر حکومت خورشیدم ای حسین

نقش از تو یافت واقعه‎ی کربلا و من

تفسیر آن حماسه‎ی جاویدم ای حسین

امروز بوسه بر خاک تو می‎دهم

آن روز اگر گلوی تو بوسیده‎ام ای حسین

ترسم که لرزه بر تن صد پاره‎ات فتد

گویم اگر بی تو چها دیدم ای حسین

توام به اشک دیده‎ی من بود و خون دل

آبی اگر بدون تو نوشیدم ای حسین

تا کودکان غمزده کمتر کتک خورند

بر خود ز تازیانه بپیچیدم ای حسین

چون معجرم به غارت بیگانه رفته بود

با دست بسته چهره بپوشیدم ای حسین

زود آمدی و خطبه‎ی من ناتمام ماند

ای اوستاد مکتب توحیدم ای حسین

آن شب که شد چراغ شبستان ما سرت

پروانه وار گِرد تو گردیدم ای حسین

دیدم رقیه از همه عاشق‎ترت بود

آن نازدانه را به تو بخشیدم ای حسین

داغ رقیه طاقت ما را تمام کرد

زین غم خدا گواست چها دیدم ای حسین

مشکل‎تر از فراق تو ترک مزار توست

اینجا چو هست کعبه‎ی امیدم ای حسین

لطف تو و "موید" بشکسته حال ما

کاشعار اوست مورد تاییدم ای حسین


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

یا اباعبدالله جهان محو تماشای حسین است اسیر حسن زیبای حسین است به بازار جنون بی شک خدا

$
0
0

           یا اباعبدالله

جهان محو تماشای حسین است

اسیر حسن زیبای حسین است

به بازار جنون بی شک خدا هم

یکی از مشتری های حسین است

(شاعرش را نمیشناسم)


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

یا اباعبدالله تا کرب و بلا هست زمین را عشق است آهِ دلِ همواره غمین را عشق است هر چند که هیچ ا

$
0
0

    یا اباعبدالله

تا کرب و بلا هست زمین را عشق است

آهِ دلِ همواره غمین را عشق است

هر چند که هیچ است همه ارزش ما

ما کلب حسینیم همین را عشق است

(امیر کرمی)


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

ولدي خون دل خوردم علي تا كه تو آقا شده اي پدرت پير شده تا كه تو رعنا شده اي لشگر امروز به قَدِّ

$
0
0

ولدي

خون دل خوردم علي تا كه تو آقا شده اي

پدرت پير شده تا كه تو رعنا شده اي

 

 

لشگر امروز به قَدِّ خَم ِ من ميخندد

مَردَكي داد زد و گفت حسين تا شده اي

 

 

پا نكش روي زمين كه پدرت ميميرد

با تقلايِ خودت قاتل بابا شده اي


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

یا مرتضی علی(ع) مهر مولا از دل عشاق غم بیرون کشید هر زمان که داخل آتش شدم بیرون کشید یا علی گفت

$
0
0

یا مرتضی علی(ع)

مهر مولا از دل عشاق غم بیرون کشید

هر زمان که داخل آتش شدم بیرون کشید

 

یا علی گفتیم و ما را در وجودش راه داد

یا علی گفتیم و ما را از عدم بیرون کشید

 

خواستم گل بیت بودن را فقط معنا کنم

علتش این بود از کعبه صنم بیرون کشید

 

دوستان از دشمنان بهتر تو را سر میدهند

ابرویت آنقدر کشته از عجم بیرون کشید

 

کاظمین ما نجف، مشهد نجف، مکه نجف

میشود از این حرم چندین حرم بیرون کشید

(علي اكبر لطيفيان)


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

یا اباعبدالله ما را بهشت هم نبر اما قبول کن پابوس تو برای گنه کار ها بس است

$
0
0

     یا اباعبدالله

ما را بهشت هم نبر اما قبول کن

پابوس تو برای گنه کار ها بس است


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

یا اباعبدالله دیده ای ده که به دیدار رخت باز کنم سینه ای تا که به وصف تو نوا ساز کنم ذره ای خاک

$
0
0

یا اباعبدالله

دیده ای ده که به دیدار رخت باز کنم

سینه ای تا که به وصف تو نوا ساز کنم

 

ذره ای خاک نشین بر در این خانه شدن

به که تا اوج فلک یکسره پرواز کنم

 

زخم شمشیر غمت را ننهم مرهم کس

تو اگر درد دهی من به دوا ناز کنم


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

یا کریم اهل بیت ساقی نصیب ما دوسه جرعه شراب کن مِی نوشمان کن و همه مان را خراب کن با دل سخن بگو

$
0
0

یا کریم اهل بیت

ساقی نصیب ما دوسه جرعه شراب کن

مِی نوشمان کن و همه مان را خراب کن

با دل سخن بگو کمی از زندگانی ات

وز ماجرای خود دلمان را کباب کن

یا ذُالکرم کرامتی از خود بروز ده

ما را برای خود بخر، آقا ثواب کن

بعداً برای اینکه نگردیم از تو دور

محکم به دست و پا و گلومان طناب کن

حالا که بین ما و شما سِنخیت کم است

ما را جزامیان مسیرت حساب کن

مگذار تا خطاب به بی صاحبی شویم

اندیشه ی بَدان همه نقش برآب کن

 

تحت لوای قاسم تو سینه میزنیم

پس جز به دست تو به کسی جان نمی دهیم

 

پائین پلک چشم تو دائم پر از نم است

چشمت قشنگ، سوی نگاهت ولی کم است

از بسکه اشک ریخته ای در عزای یاس

از بسکه کوچه پیش نگاهت مجسم است

رَدِ شراره بر رخ تو نقش بسته است؟

یا رد پای ضربه ي سیلی محکم است؟

سنّت زیاد نیست ولی پیر گشته ای

این ارث مادری است که قَدِ شما خم است

آقا فدات شم چقدر غصه میخوری

تصویر لحظه لحظه ي عمرت چه پر غم است

این گریه ها که میکنی از بهر مادرت

پایه گذار اشک عزای محرّم است

در روضه های حضرت ارباب، یاحسن

سرمشق یا حسین حسین دمادم است

 

هرکس که سائل کرم مجتبی نشد

شایسته ی بکاء به شه کربلا نشد

(حسين قربانچه)


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

یا اباعبدالله هست مرا بگیر فقط گریه را نگیر دنیا بدون اشک به دردی نمیخورد

یا والی الولی بنی آدم اعضای یک پیکرند همه یک به یک نوکر حیدرند به نزد رباب میشوند سر بلن

$
0
0

         یا والی الولی

بنی آدم اعضای یک پیکرند

همه یک به یک نوکر حیدرند

به نزد رباب میشوند سر بلند

کسانی که عبد علی اصغرند


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

امام حسن مجتبی(ع)-مدح و مرثیه چراغ و چشم رسول خدا امام حسن به جن و انس و ملک مقتدا امام حسن هز

$
0
0

امام حسن مجتبی(ع)-مدح و مرثیه

 

چراغ و چشم رسول خدا امام حسن

به جن و انس و ملک مقتدا امام حسن

هزار بارم اگر سر جدا شود، دستم

ز دامن تو نگردد جدا امام حسن

در آن زمان که نبودیم ما، ز لطف خدا

ولایت تو عطا شد به ما امام حسن

عجیب نیست مسیحا اگر شود بیمار

ز خاک کوی تو گیرد شفا امام حسن

تمام ارض و سما سفره کرامت توست

کریم کیست به غیر از شما امام حسن

فدای خُلق کریمت شوم که دشمن هم

کند ز کثرت عفوت حیـا امـام حسن

هـزار مـرتبه جـانم فـدای آن پدری

که کرد با تـو مـرا آشنـا امـام حسن

ز کـوه طـور بـود زائـر مـدینه کلیم

شود به کوی تو حاجت روا امام حسن

که گفته دور بقیع تو نیست زوّاری؟

ستـاده‌اند همـه انبیـا امـام حسن

بـه غـربتِ حرم بی‌چراغ تو سوگند

که هر دلی حرم توست یا امام حسن

بـه روز حشر کـه پیغمبران گرفتارند

تو را زنند خلایـق صـدا امـام حسن

دهان و صورت و چشم و لب تو را بوسید

هـزار بـار رسـول خـدا امـام حسن

همای قافِ اجابت همیشه رام کسی ست

که در حریم تو خوانَد دعا امام حسن

کریـم آل محمّـد کـرامتی فـرما

که من به کوی تو باشم گدا امام حسن

ز پایداری و صلح و سکوت و صبر تو بود

ظهـور واقعـه کـربلا امــام حسن

سکوت توست نبرد و قیام تو همه صبر

گـرفت از تـو ولایت بقا امام حسن

میان زخم تن و زخم دل تفاوت‌هاست

کـه زخـم دل نپذیـرد دوا امـام حسن

نه دشمنان، به خدا خیل دوستان کشتند

تو را ز زخم زبان، بارها امام حسن

به ننگ قتل تو هر چند «جعده» شد مشهور

«مغیره» کشت از اول تو را امام حسن

روا نبود که با آن هجوم زخم جگر

تو را کشند به زهر جفا امـام حسن

روا نبود تن پاک تو به دوش حسین

شـود نشـانه تیـر خطا امـام حسن

خدا گواست که مثل تو ای غریب وطن

ستم ندیده کس از آشنا امام حسن

نـه جـراتی که بگریم کنار تربت تو

نه رخصتی که بگیرم عزا امام حسن

چو شمع سوخته با اشک بی‌صدا زوّار

ستاده دور مزارت بپـا امام حسن

چقـدر دور مـزار تـو بشنود شیعه

ز دشمنان شما نـاسزا امـام حسن

تمام ثروت «میثم» بـوَد همـان دل او

که هست هر شب و هر روز با امام حسن


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

بازگشت کاروان به مدینه عبا به روی سر انداخت سمت کوچه دوید ورود قافله را از دهان شهر شنید مسافران

$
0
0

بازگشت کاروان به مدینه

 

عبا به روی سر انداخت سمت کوچه دوید

ورود قافله را از دهان شهر شنید

مسافران عزیزش ز راه می آیند

میان گریه چو ابر بهار می خندید

پس از تحمل یک انتظار جان فرسا

عصای حوصله اش روی کوچه می لغزید

نشان قافله را با نگاه مضطربش

میان همهمه ها می گذشت و می پرسید

میان زمزمه ها بوی مرگ می آمد

برای آن چه نباید شود کمی ترسید

بشیر! حرف بزن! از حسین می دانی

هزار ماه و ستاره فدای یک خورشید

خبر سریع تر از او ز کوچه ها می رفت

و بغض شهر در این سوگ بی کران ترکید

گرفت دست به پهلو، شکست، طوفان شد

به روی خاک نشست، ابر شد و خون بارید


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

حضرت زینب(س)-مدح و مرثیه کعبه بی نام و نشان می ماند اگر زینب نبود بی امان دارالامان می ماند اگر

$
0
0

حضرت زینب(س)-مدح و مرثیه

 

 کعبه بی نام و نشان می ماند اگر زینب نبود

بی امان دارالامان می ماند اگر زینب نبود

گرچه دادند انبیا هر یک نشان از کربلا

کربلا هم بی نشان می ماند اگر زینب نبود

مکتب سرخ تشیع کز غدیر آغاز شد

تا ابد بی پاسبان می ماند اگر زینب نبود

مکتب قرآن که از خون شهیدان جان گرفت

بی تحرّک هم چنان می ماند اگر زینب نبود

مجری احکام قرآن او بُوَد با صبر خویش

دین حق بی حکمران می ماند اگر زینب نبود

کرد اسلام حسینی از یزیدی را جدا

حق و باطل توأمان می ماند اگر زینب نبود

در شناسای مسیر حق و باطل فکرها

بی گمان اندر گمان می ماند اگر زینب نبود

شد گلستان کربلا از لاله های احمدی

وین گلستان در خزان می ماند اگر زینب نبود

شعله عالم فروز نهضت سرخ حسین

زیر خاکستر نهان می ماند اگر زینب نبود

ناله مظلومی لب تشنگان دشت خون

در گلو گاه زمان می ماند اگر زینب نبود

فارسان صحنه هیهات منّا الذّله را

داغ ناکامی به جان می ماند اگر زینب نبود

ای «مؤید» هر چه هست از زینب و ایثار اوست

جان هستی ناتوان می ماند اگر زینب نبود


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

حضرت زینب(س)-مدح و مرثیه عاشقی را تو دفتری زینب عاشقان را تو رهبری زینب تو گل بوستان زهرایی م

$
0
0

حضرت زینب(س)-مدح و مرثیه

 

عاشقی را تو دفتری زینب

عاشقان را تو رهبری زینب

تو گل بوستان زهرایی

مادرت را تو مظهری زینب

پدرت را ز گوهر عصمت

بهترین زیب و زیوری زینب

در نگهداری وفا به خدا

با حسینت برابری زینب

از برای ورود اهل بهشت

هاتف روز محشری زینب

تو خود از زمره شهیدانی

روحِ اللهُ اکبری زینب

با کلام و خطابه ات امروز

رونق اهل منبری زینب

مادرت آیه های کوثر و تو

دخت ساقی کوثری زینب

انقلابی ترین زنی به جهان

فخر حوا و هاجری زینب

عاجز از شرح ماتم تو بود

قلم هر مفسّری زینب

شاهد آخرین ضیافت غم

وقت افطار حیدری زینب

تو گواه شهادت محسن

بین دیوار و آن دری زینب

بعد اکبر شبیه پیغمبر

شاهد قتل اصغری زینب

تشنه لب در کنار شط فرات

همچو گلهای پرپری زینب

گاه با دیدگان خون بارت

محو روی برادری زینب

نازنین دختر برادر را

در خرابه چو مادری زینب

کس رعایت نکرده در عالم

چون تو آیین خواهری زینب


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

حضرت زینب(س)-اربعین عذار نیلی و قدّ خم و چشم تر آوردم گلاب اشک بهر لاله های پرپر آوردم ز جا بر

$
0
0

حضرت زینب(س)-اربعین

 

عذار نیلی و قدّ خم و چشم تر آوردم

گلاب اشک بهر لاله های پرپر آوردم

ز جا برخیز ای صد پاره تر از گل! تماشا کن

که از جسم شهیدانت، دلی زخمی تر آوردم

تمام یاس هایت را به شام از کربلا بردم

چو برگشتم برایت یک چمن نیلوفر آوردم

مسافر از برای یار سوغات آورد اما

من از شام بلا داغ سه ساله دختر آوردم

اگر چه سر نداری یک نگه بر سیل اشکم کن

که با چشمان خود آب از برای اصغر آوردم

تو بر من از تن بی سر خبر ده ای عزیز دل!

که من بر تو خبرهای فراوان از سر آوردم

چهل منزل سفر کردم به شهر شام و برگشتم

خبر از چوب و از لعل لب و طشت زر آوردم

ز اشک چشم و سوز سینه ی مجروح و خون دل

همانا مرهمت بر زخم های پیکر آوردم

قد خم، موی آشفته، تن خسته، رخ نیلی

به رسم هدیه میراثی بود کز مادر آوردم

ز سیل اشک دریا کرده ام چشم محبان را

به آهم شعله ها از سینه ی «میثم» برآوردم


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

قسمت نشد اربعین کنارت باشم و زائر آن صحن و مزارت باشم به خود فاطمه سوگند که مایل بودم چون شهید

$
0
0

قسمت نشد اربعین کنارت باشم

و زائر آن صحن و مزارت باشم

 

به خود فاطمه سوگند که مایل بودم

چون شهیدان خدا یاور و یارت باشم

 

و از آن نوع نگاهی که به حرٌت کردی

به من انداز  که بر چوبه ی دارت باشم

 

گوش جان جز به صدای غم تو نسپارم

آمدم گوشه ی این روضه که زارت باشم

 

گفته ای دار وندارت همه در علقمه ماند

من فدای تو و آن دار و ندارت باشم

 

پس برایم بنویسید به مشهد آیم

اربعین روزی اگر نیست کنارت باشم

 

یاسر مسافر


منبع : http://harame-shah.rozblog.com
Viewing all 4235 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>