غزلي تقديم به روزبه ايراني كه بعد به سلمان محمدي تغيير نام داد و به سلمان فارسي مشهور است.او در اصفهان به دنيا آمد و به خاطر فرار از كيش و آئين پدرش كه (گويا) رزتشت بوده جلاي سفركرده و از ديار خود فرار مي كند .سپس به عنوان برده اسير شده و در اين رهگذر پيغمبر اسلام محمد عبدلله او را به چهل نخل و... مي خرد و نام او را از روزبه به سلمان تغيير ميدهد.او در فراگيري علم و معرفت به مراتبي رسيد به گونه اي كه در زمان حكومت حضرت علي ايشان به خلافت مدائن منصوب شد.لازم به ذكر است كه او از طراحان اصلي خندق درو شهر در جنگ خندق بود....
از ايل عجم مرد مسلمان شده اي هست
در كندن ِ خندق يَد ِ سلمان شده اي هست
دلگرم به ايمان ِ تو پيغمبر گلها
دلگرم كه چون شامل باران شده اي هست
وقتي كه تو را آينه مجذوب خودش كرد
زرتشت نمي ديد پشيمان شده اي هست
يك شب كه چهل نخل به بالين تو آمد
ديدند كه از عشق پريشان شده اي هست
تو سرور و سلطان مدائن شده اي مرد
يك برده كه در حّد سليمان شده اي... هست
از آن همه مردان ِ كويري كه خسيس اند
يك مرد بهاري چو گلستان شده اي هست
مجتبي اصغري فرزقي - مشهد
منبع : http://harame-shah.rozblog.com