Quantcast
Channel: حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
Viewing all 4235 articles
Browse latest View live

غزلي تقديم به روزبه ايراني كه بعد به سلمان محمدي تغيير نام داد و به سلمان فارسي مشهور است.او در اصفه

$
0
0

 

غزلي تقديم به روزبه ايراني كه بعد به سلمان محمدي تغيير نام داد و به سلمان فارسي مشهور است.او در اصفهان به دنيا آمد و به خاطر فرار از كيش و آئين پدرش كه (گويا) رزتشت بوده جلاي سفركرده و از ديار خود فرار مي كند .سپس به عنوان برده اسير شده و در اين رهگذر پيغمبر اسلام محمد عبدلله او را به چهل نخل و... مي خرد و نام او را از روزبه به سلمان تغيير ميدهد.او در فراگيري علم و معرفت به مراتبي رسيد به گونه اي كه در زمان حكومت حضرت علي ايشان به خلافت مدائن منصوب شد.لازم به ذكر است كه او از طراحان اصلي خندق درو شهر در جنگ خندق بود....



از ايل عجم مرد مسلمان شده اي هست
در كندن ِ خندق يَد ِ سلمان شده اي هست

دلگرم به ايمان ِ تو پيغمبر گلها
دلگرم كه چون شامل باران شده اي هست

وقتي كه تو را آينه مجذوب خودش كرد
زرتشت نمي ديد پشيمان شده اي هست

يك شب كه چهل نخل به بالين تو آمد
ديدند كه از عشق پريشان شده اي هست

تو سرور و سلطان مدائن شده اي مرد
يك برده كه در حّد سليمان شده اي... هست

از آن همه مردان ِ كويري كه خسيس اند
يك مرد بهاري چو گلستان شده اي هست


مجتبي اصغري فرزقي - مشهد


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

شبها پر است از خبر التهاب و درد در سفره ام نمانده به جز نان و آب و درد

$
0
0

 

شبها پر است از خبر التهاب و درد
در سفره ام نمانده به جز نان و آب و درد
از عکس یادگاری باران و زندگی
انگار اشکهای خودش ماند و قاب و درد
دیگر زمانه یاد گلستان نمی کند
وقتی که گل عجین شده با آفتاب و درد
هاجر غریب و قلب پر از آه و جاده سرد
راه صفا و مروه پر است از سراب و درد
شاعر دلش پر از هیجان تب غزل
شاعر شکست زیر سم شعر ناب و درد
...
تنها تویی دلیل غزلهای ماندگار
تنها تو می پرانی از این قصه خواب و درد


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

ای نابترین ترانه ی شیدایی در خلوت صبحهای جانفرسایی یک جمعه ی دیگر آمد و رف

$
0
0

 

ای نابترین ترانه ی شیدایی
در خلوت صبحهای جانفرسایی
یک جمعه ی دیگر آمد و رفت وهنوز
شادیم که جمعه ی دگرمی آیی


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

وقتی دلم به سمت تو مایل نمی‌شود باید بگویم اسم دلم، دل نمی‌شود دیوانه‌ام بخوان که به عقلم نیاورند د

$
0
0

وقتی دلم به سمت تو مایل نمی‌شود
باید بگویم اسم دلم، دل نمی‌شود

دیوانه‌ام بخوان که به عقلم نیاورند
دیوانه‌ی تو است که عاقل نمی‌شود

تکلیف پای عابران چیست؟ آیه‌ای
از آسمان فاصله نازل نمی‌شود

خط می‌زنم غبار هوا را که بنگرم
آیا کسی ز پنجره داخل نمی‌شود؟

می‌خواستم رها شوم از عاشقانه‌ها
دیدم که در نگاه تو حاصل نمی‌شود

تا نیستی تمام غزل‌ها معلق‌اند
این شعر مدتی‌ست که کامل نمی‌شود

زنده‌یاد نجمه زارع


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

یک نامه ام، بدون شروع و بــــدون نام امروز هـم مطابق معمـــــول ناتمــــام خوش کرده ام کنارتو دل وا

$
0
0

یک نامه ام، بدون شروع و بــــدون نام
امروز هـم مطابق معمـــــول ناتمــــام
خوش کرده ام کنارتو دل وا کنم کمی
همسایه ی همیشه ی ناآشنا؛سلام
ازحال و روز خودکه بگویم،حکایتی است
یک صفحه زندگانی بی روح و کم دوام
جــویای حال از قلــم افتاده ها مباش
ایام خوش خیالی و بی حالی ات،به کام!
دردی دوا نمی کنــد از متن تشــنه ام
چیزی شبیه یک دل در حــال انهــــدام
در پیشگــاه روشــن آییــنه می زنـــم
جامی به افتخــــار تو با بــاد روی بــام
باشد برای بعد اگر حرف دیگری است
تا قصه ای دوباره از این دست، والسلام!
ناصر حامدی


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

ای به عالم کرده پیدا راز پنهان مرا من کیم کز چون تویی بویی رسد جان مرا جان و دل پر درد دارم هم تو د

$
0
0

ای به عالم کرده پیدا راز پنهان مرا
من کیم کز چون تویی بویی رسد جان مرا

جان و دل پر درد دارم هم تو در من می‌نگر
چون تو پیدا کرده‌ای این راز پنهان مرا

ز آرزوی روی تو در خون گرفتم روی از آنک
نیست جز روی تو درمان چشم گریان مرا

گرچه از سرپای کردم چون قلم در راه عشق
پا و سر پیدا نیامد این بیابان مرا

گر امید وصل تو در پی نباشد رهبرم
تا ابد ره درکشد وادی هجران مرا

چون تو می‌دانی که درمان من سرگشته چیست
دردم از حد شد چه می‌سازی تو درمان مرا

جان عطار از پریشانی است همچون زلف تو
جمع کن بر روی خود جان پریشان مرا

عطار


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

می خواهمت چنان که شب خسته خواب را می جویمت چنان که لب تشنه آب را محو توام چنان که ستاره به چشم صبح ی

$
0
0

می خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می جویمت چنان که لب تشنه آب را
محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بی تابم آن چنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایسته ای چنان که تپیدن برای دل
یاآن چنان که بال پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی، می آفرینمت
چونان که التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
قیصرامین پور


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

صنما بیا صنما بیا که به عهد بسته وفا کنم سر و جان و تن، دل و عقل و دین همه در ره تو فدا کنم به تو

$
0
0

صنما بیا صنما بیا که به عهد بسته وفا کنم

سر و جان و تن، دل و عقل و دین همه در ره تو فدا کنم

به تو هر گزند و بلا رسد، غمی ار نکرده خدا رسد

دل و جان و دیده به نزد تو، سپر گزند و بلا کنم

صنما به من نگهی بکن، نگهی به خاک رهی بکن

نکنی همیشه گهی بکن، که تو را همیشه دعا کنم

به جمال تو به کمال تو، به سیاهدانه ی خال تو

که ز لوح سینه خیال تو، نشود دمی که جدا کنم

گل من مرو ز مقابلم، که به روی ماه تو مایلم

چه کنم اسیر غم دلم، نتوانمت که رها کنم

تو به بوی یاس و سپرغمی، به سپیدی گل مریمی

به صفای اشکی و شبنمی، بنمای رخ که صفا کنم.

مظاهر مصفا


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تو را در آ

$
0
0

وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید

وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید

وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید

من عاشق چشمت شدم ، نه عقل بود و نه دلی

چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی

یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود

آندم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد

آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد

من بودم و چشمان تو ، نه آتشی و نه گِلی

چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی

من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر

چیز ر آنسوی یقین شاید کمی هم کیش تر

آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود

دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود

من عاشق چشمت شدم…

شاعر: دکتر افشین یداللهی


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

آنقدر از مقابل چشم تو رد شدم تا عاقبت ستاره شناسی بلد شدم منظومه ای برابر چشمم گشوده شد آن شب که از

$
0
0

به به این شعر مستم کرد ...

 

آنقدر از مقابل چشم تو رد شدم
تا عاقبت ستاره شناسی بلد شدم
منظومه ای برابر چشمم گشوده شد
آن شب که از کنار تو آرام رد شدم
گم بودم از نگاه تمام ستارگان
تا اینکه با دو چشم سیاهت رصد شدم
دیدم تو را در آینه و مثل آینه
من هم دچار از تو چه پنهان حسد شدم
شاید به حکم جاذبه شاید به جرم عشق
در عمق چشم های تو حبس ابد شدم
شاعر شدم همان که تو را خوب می سرود
مثل کسی که مثل خودش می شود شدم

محمد سلمانی


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

آیا تو نیز دردسری چند می خری؟ یعنی دلی ز دست هنرمند می خری؟ قلبی پر از غرور ز مردی بهانه‏گیر او را ک

$
0
0

آیا تو نیز دردسری چند می خری؟
یعنی دلی ز دست هنرمند می خری؟
قلبی پر از غرور ز مردی بهانه‏گیر
او را که بی‏بهانه شکستند می خری؟
بنشین و عاقلانه بیندیش خوب من
دیوانه‏ای رها شده از بند می خری؟
یک لحظه آفتابی و یک لحظه ابر محض
آمیزه‏ای ز اخم و شکرخند می خری؟
باری به حجم عاطفه بر دوش می‏کشی؟
دردی به وزن کوه دماوند می خری؟
بگذار شاعرانه بکوشم به وصف خویش
ابلیس در لباس خداوند می خری؟
وقتی که لحظه‏های من آبستن غم‏اند
اخم مرا به قیمت لبخند می خری؟

محمد سلمان


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

من هستم و دوباره دلی بی قرار تو این کوچه های خسته ی چشم انتظار تو منظومه ی بلند غزل های ناز من! خور

$
0
0

من هستم و دوباره دلی بی قرار تو
این کوچه های خسته ی چشم انتظار تو

منظومه ی بلند غزل های ناز من!
خورشید هم ستاره شود در مدار تو

زیبا ترین تغزل بارانی منی
می بالد عاشقا نه غزل در بهار تو

عطری نجیب می وزد از واژه های من
هرگز نبوده این همه شعرم دچار تو

بخشیدم عاشقا نه دلم را به چشمهات
باشد که بی بها نه شود در کنار تو

جایی که عشق نیز دچار تو می شود
از من عجیب نیست شوم بی قرار تو

رضا قریشی نژاد


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

دوباره می سرایمت تو را که شاعرانه ای بهانه می کند دلم تو را که بی بهانه ای همیشه چشم های تو دلیل شعر

$
0
0

دوباره می سرایمت تو را که شاعرانه ای
بهانه می کند دلم تو را که بی بهانه ای
همیشه چشم های تو دلیل شعرهای من
میان این همه غزل فقط تو عاشقانه ای
خدا تو را نیافرید مگر برای قلب من
که از تبار صبحی و زلال صادقانه ای
بخند خنده های تو بهانه ی ترانه هاست
دلیل هر سکوتی و شروع هر ترانه ای
تو ضربدر دل منی و حاصل شما غزل
همیشه جذر تو منم تویی که بی کرانه ای
نهاد بی گزاره ای اگر چه بی خبر ولی
رسیدی و برای من همیشه جاودانه ای
رضا قریشی نژاد


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

حضرت زهرا(س)-شهادت ای آشناترین چه غریبانه می روی مخفی ز چشم شهر ز کاشانه میروی ما که بنای دوری ا

$
0
0

حضرت زهرا(س)-شهادت

ای آشناترین چه غریبانه می روی

مخفی ز چشم شهر ز کاشانه میروی

ما که بنای دوری از هم نداشتیم

بانوی خانه بی علی از خانه می روی

آخر هم آرزو به دل زینبین ماند

گیسوی طفل را نزدی شانه، می روی

بودی کبوتر و به پرستو بدل شدی

هم زود، هم کبود از این لانه می روی

**

گر چه مرا نبردی و تنها گذاشتی

راحت شدی از آن همه دردی که داشتی

امشب که غسل دادم و شستم تن تو را

فهمیدم از چه نای نفس هم نداشتی

فهمیدم عاقبت که چرا موقع نماز

هر بار بین سجده گل لاله کاشتی

فهمیدم عاقبت که چرا پیش محرمت

یک لحظه معجر از سر خود بر نداشتی

**

غسل به زیر پیرهنت باورم نشد

زخمی که بود بر بدنت باورم نشد

دیدم هنوز هم اثر تازیانه ها

مانده به جای جایِ تنت باورم نشد

این که چه کرد ضربه مسمار با تو تا...

...امشب که خون شده کفنت باورم نشد

**

ای وای از غم تو و احوال شوهرت

یکّی دو تا که نیست جراحات پیکرت

زنده شدند خاطره ها پیش چشم من

وای از به خاک خوردن تو پیش دخترت

با ضربه ای که خورد به پهلویت عاقبت

از دست رفت غنچه نشکفته پرپرت


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

حضرت زهرا(س)-شهادت امشب هزار قافله پروانه سوخته یک جویبار شمع غریبانه سوخته از این دری که سوخت

$
0
0

حضرت زهرا(س)-شهادت

 

امشب هزار قافله پروانه سوخته

یک جویبار شمع غریبانه سوخته

از این دری که سوخته معلوم می‌شود

هر کس که بوده است در این خانه، سوخته

آتش گرفته بیت کریمی که در طلب

صد یوسفش به حسرت پیمانه سوخته

دارالولای فاطمه امشب دلِ علی ست

سقف و ستون و بام و درِ خانه سوخته

در دود شمعِ کشته پر و بال می‌زنند

پروانه‌های در به در خانه سوخته

 خاکستر غم است به گیسوی مرتضی

گل رفته، شمع سوخته، پروانه سوخته

بعد از تو این کبوتر تنها چه می‌کند؟

طوفان گذشته است، ولی لانه سوخته

لیلی به خاک خفته و مجنون به خاک او

سنگ از حرارتِ دل دیوانه سوخته

تقویم بی‌تو بودنم آغاز شد، چه زود

شب رفته است و شمع به افسانه سوخته

دل را به داغ بانوی تطهیر خون کند

هر کس به یاد خانه و کاشانه سوخته

 

 


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

مسافر است و اگر چه شبانه مي گذرد خودت ببين که به اين کوچه ها چه مي گذرد مسافر است و نماز شکسته

$
0
0

مسافر است و اگر چه شبانه مي گذرد

خودت ببين که به اين کوچه ها چه مي گذرد
 

مسافر است و نماز شکسته اش حتي

شکسته شانه شب را چرا؟ چه مي گذرد؟
 

سکوت مي کند و در قنوت مي گريد

در اين دقايق دير آشنا چه مي گذرد؟
 

غريبه نيست خدا، خوب خوب مي داند

در اين زمانه چه ديده است، يا چه مي گذرد
 

پدر که موسيِ اين قوم بود را کشتند

حساب کن که دگر با رضا چه مي گذرد
 

رضا به داده او داده است، شکي نيست

به دل، به داده او داده ها چه مي گذرد؟!
 

سلام مي کند از دور بر کبوتر توس

ميان سجده او با خدا چه مي گذرد
 

صداي گريه انگور مي رسد از دور

مسافر صفر از اين سرا چه مي گذرد

نغمه مستشار نظامي


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

شهادت حضرت امام رضا(ع) رضا از خدعه ي مامون خبر داشت كجا او بر وليعهدي نظر داشت ؟ همان عزم حسين د ر

$
0
0
شهادت حضرت امام رضا(ع)

رضا از خدعه ي مامون خبر داشت
كجا او بر وليعهدي  نظر داشت ؟
همان عزم حسين د ر راه  كوفه
رضا هم د ر ره مشهد به سر داشت
غرض اتمام حجت بود  اما
كجا اين فهم قوم بي بصر داشت
هويدا كرد «آقا» از  امامت
نشان هايي  كه بر مردم اثر داشت
شدند آگاه  مردم  از  حقيقت
كه از مامون نقاب خدعه برداشت
چومامون ماند با رسوائي خويش
فقط يك راه حل آن  بي بصر داشت
امام هشتمين را   كرد  مسموم
چه سفاكي به دل آن بد گهر داشت
ائمه جمله گي  يك  ره  گزيدند
كه رسوايي براي كفر و شر داشت
شجاعت با شهاد ت بود اين  ره
كه كاخ ظلم را زير و زبر داشت
غروب آخرین روز صفر بود
حريم و هم  حرم نيلي به بر داشت
كبوتر بچه  اي  د ر صحن عليا
كنا ر زائرين  سر زير پر داشت
صداي ناله اي را هم شنيد م
چه داغي اين كبوتر بر جگر داشت
تقاعد د ر كنا ر  با رگاهش
برايم  روزگاري  پر ثمر داشت
نيم شاعر كراما ت اما م است
كه طبع خسته ام را پر شرر داشت
به سبكي ساده و از روي ايما ن
«رها»اين گفتگو باچشم تر داشت


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

باران رحمت دل آفریده است که زیر و زبر کنی ماه آفریده است که شقّ القمر کنی باران رحمتیّ و قرار است

$
0
0
باران رحمت

دل آفریده است که زیر و زبر کنی
ماه آفریده است که شقّ القمر کنی
 
باران رحمتیّ و قرار است نَم نَمَک
بر سنگ های سخت تعصّب اثر کنی
 
صف می کشند جنگل و دریا به خدمتت
سبزینه پوش عاطفه ها، لب که تر کنی
 
این سنگ ها که بر سر اسلام می زنند
آقا مباد جان خودت را سپر کنی
 
خاکستر است باز، به امّید توبه اش
تا کی ز کوی مرد یهودی گذر کنی!؟
 
در حجّة الوداع چه رازی است در دلت؟
باید تمــام قافلــه را با خبــر کنی
 
یا شافع النّفوس تو را جان فاطمه (س)
در گیر و دار حشر به ما هم نظر کنی!
مربع
جبریل من، به گرد براقش نمی رسی
گیرم در این مکاشفه خیلی هنر کنی!


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

ازتومي‌خواهم سرودن، ازتواي‌مظلوم عاشق ازتواي‌ زيباترين‌گل‌، اي‌حسن‌مفهوم‌عاشق توبزرگي مثل دريا كوه

$
0
0

ازتومي‌خواهم سرودن، ازتواي‌مظلوم عاشق
ازتواي‌ زيباترين‌گل‌، اي‌حسن‌مفهوم‌عاشق

توبزرگي مثل دريا كوه صبري مثل زهرا
صبرتوتاروز محشر، شيوة مرسوم عاشق

واژه،واژه، هرچه‏گفتم‌،لحظه‌لحظه‌هرچه بودم
چارپاره زيـر پايت‌،دفـتر منظوم عاشق

كوچه، دل تنگ جدايي‌،قصه دردبي‌وفايي
ازازل دنياچنين بـود‌،اي تن مسموم عاشق


منبع : http://harame-shah.rozblog.com

سفـرِصفر صفر عزم سفــــــر دارد خدایا رحم کن بر ما گمانم یک خـــــــبر دارد خدایا رحم کن بر ما

$
0
0

سفـرِصفر
 
 
صفر عزم سفــــــر دارد خدایا رحم کن بر ما

گمانم یک خـــــــبر دارد خدایا رحم کن بر ما

به پایان می شـود نزدیک این ماه ســراسرغم

چه صبری این صفردارد خدایا رحم کن برما

به چشمم اشک خشـــکیده توان گریه کی باشد

مگر اشکی دگـــر دارد؟ خدایا رحم کن بر ما

نمی دانم چه میخــواهد زجانم پشت هرغم،غم

زغم هم بیشتـــــــر دارد خدایا رحم کن بر ما

غم داغ پیمبر کم نبــــــــــود ای وای می دانم

به مشهد هم گـــذر دارد خدایا رحم کن بر ما

سه دنیا ازغم و ماتم، گـــــرفتار سه دریا غم

به لطف تو نظــر دارد، خدایا رحم کن بر ما
 

مصطفی معارف


منبع : http://harame-shah.rozblog.com
Viewing all 4235 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>